کسب و کارتان را نجات دهید، قبل از اینکه دیر شود
کسب و کارتان را نجات دهید، قبل از اینکه دیر شود
یکی از مهمترین سوالهایی که در فضای کسبوکار مطرح میشود، این است که چرا بعضیها بهسرعت با شکست مواجه میشوند، ولی برخی دیگر پلههای ترقی را یکی بعد از دیگری میپیمایند و حتی کسب وکار موفق جدیدی را آغاز میکنند. بدترین بخش داستان این است که ما معمولاً اطلاعی در مورد مسیر غلطی که در آن حرکت میکنیم نداریم و زمانی متوجه این قضیه میشویم که دیگر خیلی دیر است، این مسئله کاملاً عادی به نظر میرسد، چون اگر کارآفرین میدانست که در مسیر غلطی گام برمیدارد، میتوانست تغییراتی در کارش ایجاد کند و تجارت خود را نجات دهد. اما این آگاهی معمولاً خیلی دیر اتفاق میافتد. بسیاری از این افراد از مکانیسم انکار استفاده میکنند، درحالیکه بقیه این لشکر شکستخورده از اشتباهاتشان آگاهی ندارند. اما مهمترین موضوع این است که یک کسبوکار همیشه بهخاطر کارآفرینش شکست میخورد. دکتر گریم ادواردز، مشاور شغلی، معتقد است که برنامهریزی مداوم برای موفقیت خیلی مهمتر از داشتن یک نقشه و فرمول مشخص است. او میگوید که بیش از ۲۸ میلیون تجارت کوچک در آمریکا وجود دارد که فقط حدود ۵۰ درصدشان باقی میمانند و بقیهشان از بین خواهند رفت. موضوع ناراحتکننده دیگر این است که فقط یکسوم این تجارتها بیش از ۱۰ سال باقی میمانند.
دلایل زیادی برای شکست این کسبوکارها وجود دارد که در ادامه بخشی از آنها را میخوانید.
فقدان برنامهریزی
نداشتن برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت میتواند به شکست یک تجارت منجر شود. برنامه اصولی برای یک تجارت موفق باید مشخص کند که شما قرار است در طول چند ماه آینده و حتی چند سال آینده به کجا برسید. این برنامهریزی باید شامل اعداد و ارقام مشخص و دقیق باشد. یک برنامه وب باید شامل تمام کارهایی باشد که برای رسیدن به موفقیت در تجارت خود باید انجام دهید، به همراه تاریخ دقیق پرداختن و رسیدن به آنها.
رهبری ضعیف
رهبری ضعیف بهراحتی یک تجارت را در مسیر شکست قرار میدهد. فراموش نکنید که هر فردی ممکن است اشتباه کند، اما یک کارآفرین موفق باید بتواند در بیشتر مواقع تصمیمهای درستی بگیرد. برای موفقیت در فضای کسبوکار باید مطالعه کنید و مهارتهای جدیدی یاد بگیرید تا تواناییتان را برای رهبری تقویت کنید.
متفاوت نبودن
داشتن یک محصول عالی کافی نیست، چون شما برای موفقیت باید در کنار محصول عالی ارزش خاص و متفاوتی را در محصولتان ارائه کنید تا در این بازار شلوغ از رقبا عقب نیفتید. چه پارامترهایی باعث میشود که از رقابت عقب نیفتید؟ دانستن اینکه رقبای شما چه کاری را بهتر از شما انجام میدهند، برای موفقیت در کسبوکار بسیار مهم است. اگر شما نتوانید این تفاوت را ایجاد کنید، احتمال موفقیتتان بسیار اندک است.
بیتوجهی به نیاز مشتری
شاید این جمله را که «حرف آخر را مشتری میزند»، از کارآفرینان زیادی شنیده باشید، اما خبر بد این است که فقط درصد پایینی از کارآفرینها و صاحبان کسبوکار بر اساس این جمله عمل میکنند. بیتوجهی به شناخت مشتری و نیازهایش میتواند موجب ناکامی در کسبوکار شود. پس هر چند وقت یک بار از مشتریانتان بپرسید که آیا هنوز هم از کالای شما رضایت دارند؟ آیا اگر تغییری در کالا یا خدمات خود ارائه کنید، رضایتمندی مشتریان افزایش پیدا میکند؟ آیا به نظرات آنها گوش میدهید؟
درس نگرفتن از شکستها
همه ما میدانیم که اشتباهاتمان تا چه اندازه میتواند بد و ناخوشایند باشد، اما موضوع بدتر این است که کارآفرینان معدودی هستند که از این اشتباهات درس میگیرند. یادتان باشد که شکست دلایل زیادی دارد، اما یادگیری و تجربهاندوزی از اشتباهات میتواند کارآفرینان را برای روزهای سخت آماده کند. فراموش نکنید که یادگیری از اشتباهات میتواند کار سختی باشد، اما در لحظات سخت کمک بزرگی به شما و تجارتتان خواهد بود.
مدیریت ضعیف
نداشتن اعتماد به دیگران، گوش ندادن به دیگران، پیروی نکردن از استانداردهای مشخص و سیستمی، ارتباطات ضعیف و عدم دریافت بازخورد از مشتری، همگی مثالهایی از مدیریت ضعیف هستند که شما را به سمت شکست هدایت میکنند.
فقدان سرمایه
نبودن سرمایه مناسب از همان ابتدا یک علامت خطر بزرگ است که باعث میشود در پرداخت اقساط و هزینههای جاری خود دچار مشکل شوید. نداشتن سرمایه مناسب میتواند سرعت رشد تجارت شما را نیز کُند کند.
ارزیابی ناکارآمد
ارزیابی کار خیلی خوبی است، اما زمان در این میان اهمیت زیادی دارد. به زبان ساده، اگر در زمان مناسبی شرایط کسبوکارتان را ارزیابی نکنید، خیلی راحت آن را در مسیر نابودی و شکست قرار میدهید. بهعنوان مثال ارزیابی در زمان نامناسب ممکن است باعث شود خیلی زودتر از موقع افراد زیادی را استخدام کنید و هزینه زیادی را هم صرف تبلیغات کنید، اما نتیجهای برایتان نداشته باشد.
نداشتن مکان مناسب
نداشتن مکان خوب برای ارائه خدمات و محصولات، ضعفی است که بهسختی میتوان از آن چشمپوشی کرد. البته اهمیت این مسئله بستگی زیادی به نوع تجارت شما دارد. مثلا اگر کالایی که عرضه میکنید، حتما باید توسط مشتری دیده شود، بنابراین باید جایی را بهعنوان مکان کسبوکار یا تجارتتان انتخاب کنید که دسترسی به آن آسان باشد.
فقدان سوددهی
در درجه اول باید بگوییم که درآمد شما با سودی که از کسبوکارتان کسب میکنید، با هم متفاوت است. بهعنوان یک کارآفرین حواستان باید همیشه به سوددهی تجارتتان باشد. سودی که شما از کسبوکارتان کسب میکنید، کمک زیادی به رشد استارتآپ یا شرکتتان میکند. تحقیقات نشان میدهد که تنها ۴۰ درصد از تجارتهای کوچک سودده هستند و در ۳۰ درصد موارد تجارتهای کوچک ضرر میدهند.
مدیریت مالی ضعیف
مدیریت مالی از همان ابتدای کار میتواند بهعنوان یک رکن اساسی تجارت، باعث موفقیت یا شکست شما شود. بنابراین اگر تازه شروع به کار کردهاید، حتما از نرمافزارهای حسابرسی حرفهای استفاده کنید و سعی کنید تمام تصمیمگیریهایتان بر پایه اعداد دقیق و واقعی باشد. اگر هم در حسابداری تبحر ندارید، شخصی را استخدام کنید تا این کار را برای شما انجام دهد. مطمئن باشید که این کار در بلندمدت به نفع شما و کسبوکارتان خواهد بود.
نداشتن تمرکز کافی روی کار
بدون تمرکز، شما جایگاه رقابتی خود را در بازار از دست میدهید. عدم تمرکز مانعی محکم در مقابل تصمیمگیریهای منطقی شما خواهد بود و باعث میشود بهسرعت تجارت شما در بازار رنگ ببازد.
استفاده از حسابهای کاری برای امور شخصی
یادتان باشد حسابهای مالی شما تفاوت زیادی با حساب بانکی شخصیتان دارد، به همین دلیل برداشت از این حساب باید با برنامهریزی و دقت خاصی انجام شود.
انتخاب شریک اشتباهی
همه ما میدانیم که موفقیت در تجارت در کنار یک شریک و همکار خوب کار سادهتری است، اما انتخاب اشتباه اگر سبب نابودی کسبوکارتان نشود، حداقل به شما آسیب میزند.